قربان نگاه نگرانت که همیشه پشت یک نقاب سرد و خشک پنهانش میکنی... فکر لحظه ای نبودنت نابودم کرد... بیخیال همه ی دشمنی هایم... قسمتی از قلبم از آن توست... همان جایی که خاطرات کودکیم هنوز زنده اند... بی آن که خبر داشته باشم