خواستم از خونه برم بیرون گفتم یه چک کنم ببینم همه چی سر جاشه!!
نجابت: حاضر
حیا: حاضر
پاکدامنی: حاضر
غرور: حاضر
چادر:؟؟؟
.
.
.
.
چادرم میگه: اگر همگی حاضرن، منم هستم وگرنه دور من یکیو خط بکش که آبــــــــــرو دارم!!
_ چادر است دیگر! بدون حیا جایی نمی آید!
دلم پر است از عشق های سر سری دختر پسر های جامعه ام!
عشق هایی که آبروی عشق را برده اند
اسم هوس را گذاشته اند عشق ..
می خواهند آبروی خودشان نرود ، آبرو از عشق می برند ...
آبرویشان نرود که آلوده ی هوس اند !!
هوس هایشان مثل هوای بهار است ...
صاعقه ...
تگرگ....
باران ....
چند دقیقه ی دیگر انگار نه انگار ... که جنجالی به پا کرده بود آسمان دلشان ...
خورشید می تابد و همه چیز آرام است ...
و باز هم غروب شد و دل جمعه گرفت...
به شوق قرار امدنت...
جمعه ی دیگر به شوق میاید
کاش بیایی و نشکنی دل جمعه ی دیگر را:(
اللهم عجل لولیک الفرج
بسم الله الرحمن الرحیم ، لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم ایاک نعبد و ایاک نستعین.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
هیچ وقت کسی را شماتت نکنید . هر کس گرفتاری پیدا کرد ، حق ندارید قضاوت
کنید . نگویید که «فلانی که این پشامد برایش اتفاق افتاد به خاطر این است
که فلان کار را کرده است .» ما چه می دانیم ؟ ما حق نداریم چیزی بگوییم .
در قیامت از ما سوال می کنند و می گویند :«چنین چیزی نبوده و شما اشتباه
کردی ، و ما او را به خاطر اینکه بنده ی خوبی بود گرفتار کردیم، شما چه حقی
داشتی که چنین حرفی زدی ؟» باید جواب بدهی .
حتی به دلمان هم نباید خطور بدهیم که فلانی چون آن کار را کرد این پیشامد
برایش شد. برخی خطورات قلبی هم نوشته می شود ولو به کسی هم چیزی نگفتی ،
اما همین که در قلبت خطور دادی ، آن را می نویسند.
آیت الله مجتهدی تهرانی رحمت الله علیه
برگرفته از کتاب طریق وصل
شــبهـا
وقــتـی مـی خــواهـی بــخـوابـی
مــیـبینـی کسـی رو نــداری کـه بــهـت فــکـر کــنـه !
ایـنـجاسـت کـه میـفهمـی
بـرخـلــاف شـلـوغــیِ درونــت ، چــقـدر تـنهــایـی . . .
دختر که باشی
نفس بابایی
لوس ِ بابایی
عزیز دردونه بابایی
حتی اگر بهت نگه .
دستت رو میذاره روی چشماشو میگه :
این تویی که به چشمای من سوی دیدن میدی
خلاصه دختر
یک کلام ....
ـ
نـــفــــس بـــابــــاســــت ...
می دانم تا پلک به هم بزنم
می آیی ؛ با انار و آینه دردست هایت !!
.
به قول ِ فروغ :
” من خواب دیده ام ”
تو آمدی و خدا خواست دخترم باشی
و بهترین غزل توی دفترم باشی
تو آمدی که بخندی ، خدا به من خندید
و استخاره زدم ، گفت گوهرم باشی
تــو تـنـهـایـیـت را "شـعـر" مـیـکـنـی ...او "دود" ...! دیـگـری "سـکـوت" . ! و مـَـن....ومن رو بـرمـیـگـردانم و بـا گـوشـه ی روسـری ام ، اشـکـهـایـم را پــاک می کنم...
تا کسی می میرد می گوییم: "راحت شد"
غافل از اینکه شاید او آرزو داشته باشد، مهلتی دیگر داشت تا لحظه ای به دنیا برگردد ...
مرگ را به چشم درس عبرت ببینیم
و لحظه لحظه زندگی مان را
که فرصتی ست بی بازگشت،
قدر بدانیم ....
به این کوچولو گفتم : چرا همش چشمای عروسکت رو میگیری ؟!
گفت : نمیخوام مث من ببینه و حسرت بخوره ...
♥ خدا کنه هیچ کسی حسرت هیچ چیزی رو نخوره ... ♥
♥ هر کی دوسش داره لایک کنه ♥