سایت شخصی سید همایون سلیمی

ازهر دری سخنی خواهیم نوشت (مذهبی اجتماعی و...)

سایت شخصی سید همایون سلیمی

ازهر دری سخنی خواهیم نوشت (مذهبی اجتماعی و...)

مواظب آدمهای تازه به دوران رسیده بـــــاش.

در رفاقت مواظب آدمهای تازه به دوران رسیده بـــــاش.....
هرگز به دیواری که تــــازه رنـــــــگ شده تکیه نــکــن.....

یـــه وقـــتایــی بـــآیــَد رفـــت ..


یـــه وقـــتایــی بـــآیــَد رفـــت ..
اونـــم بــــآ پــــآی خـــودت
بــــآیــد جــاتو تـــُـو زنـــدگیــه بـــَعــضیا خـــالی کــنــی !
درســتــه تـــو شـــلــوغیــاشــون مــتوجه نمــیشن !
ولـــی بـــِدون یـــه روزی یـــه جـــایـــی
بـــَدجـــوری یـــادت میـــوفــتن کــه دیــگه خـــیلی دیـــر شـده

آخر خطه باید پیاده بشی

میگن زندگی مثل یک اتوبوس شلوغ می مونه وقتی واردش می شی جایی برای نشستن نیست وقتی هم جایی برای نشستن پیدامی کنی راننده میگه آخر خطه وباید پیاده بشی

بسم الله

هر که دارد سر همراهی ما بسم الله....
بر روح رســـــول مهـــــربانی صلوات
چون گلشن گل به شادمانی صلوات
او رونق عیش ماســـت اندر دو سرا
بر رونق عیــش جاودانی صلــــــوات

به اواعتمادکن


افلاطون راگفتند: چرا هرگز غمگین نمیشوی؟گفت دل برآنچه نمی ماند نمی بندم
فردایک رازاست;نگرانش نباش. دیروزیک خاطره بود;حسرتش رانخور.
و امروزیک هدیه است;قدرش رابدان وازتک تک لحظه هایت لذت ببر.*
از فشار زندگی نترسید به یاد داشته باشید که فشار توده زغال سنگ را به الماس تبدیل میکنه..
نگران فردایت نباش خدای دیروزوامروزخداى (فرداهم هست...مااولین باراست که بندگی میکنیم.
ولى اوقرنهاست که خدایى میکندپس به خدایى اواعتمادکن وفردا و فرداها رابه اوبسپار...

به قلب همدیگه زخم زدن

وقتی دو نفر از هم جدا میشن ....
دیگه نمیتونن مثل قبل دوست باشن ؛

چون به قلب همدیگه زخم زدن !

نمیتونن دشمن همدیگه باشن ؛

چون زمانی همو دوست داشتن !

تنها میتونن آشنا ترین غریبه برای همدیگه باشن ...

چه بهاى ارزانى دارد دوستى ها.

چه آسان میشود دلها را تسخیر کرد و محبوب شد...

با یک لبخند,
با یک سلام.
با یک تصویر..
چه بهاى ارزانى دارد دوستى ها.

تعبیر خواب خون آمدن


 محمدبن سیرین گوید: اگر بیند که بی جراحت خون از تن او آمد، دلیل که اگر رشوه ستاننده بود، رشوه ستاند. اگر نه او را زیان رسد. اگر بیند که بر تن وی جراحت ها بود و از آن جراحت ها خون همی رفت، دلیل است او را زیان و غم و اندوه رسد. اگر بیند کسی او را به شمشیر بزد و خون روان شد، دلیل که بر وی زبان خلق دراز گردد و او در آن ثواب است. اگر بیند از جایگاهی که زخم است خون بیرون آمد و جامه و تن او الوده شد، مالی است که به حرام حاصل کند. ابراهیم کرمانی گوید: اگر بیند که خون همی خورد، دلیل است مال حرام خورد یا خون
ناحق کند. اگر اندامی از اندامهای او ببرد، چنانکه آن اندام از وی جدا شد، دلیل است زننده زخم سفر کند. اگر بیند که در تن او سوراخی بود که از آن سوراخ خون روان شد و جامه او را آلوده کرد، دلیل که او را به قدر آن مالی حرام رسد. اگر بیند که خون از زخم و جراحت نیامد و آن جراحت تازه بود، دلیل که درمال او نقصان آید، یا از کسی سخنی سخت شنود و او را در آن ثواب است، زیرا که خون بر گناه باشد که از تن او بیرون آمد. اگر بیند که از قضیش خون بیرون آمد، دلیل است او را فرزندی از شکم مادر بیفتد. اگر که از مقعدش خون بیرون آمد، چنانکه تنش آلوده شد، دلیل است که به قدر آن مالی حرام حاصل کند. اگر بیند که ازبن دندان او خون بیرون آمد، دلیل است از خویشانش به او غم و اندوه رسد. جابر مغربی گوید: اگر بیند که درجائی درخون افتاد، دلیل است به خون ناحق مبتلا شود. اگر بیند که در شهری یا کوچه ای خون همی رفت، دلیل کند بر خون آن موضع خون بسیار ریخته گردد. حضرت دانیال و ابراهیم کرمانی گوید: اگر بیند که خون بسیار از بینی او بیرون آمد و ضعیف نشد، دلیل کند بر یافتن مال حرام، خاصه که جامه او به خون آلوده گردد. اگر بیند که خون اندک فرود آمد و قوت ضعیف شد و جامه آلوده نشد، دلیل است که درویش گردد و مالش را نقصان افتد. اگر بیند که قوت بر تن او آمد، دلیل بر یافتن مال حرام کند.

محمدبن سیرین گوید: خوک درخواب مردی است به قوت و توانگر، لکن دون همت و بی خبر است و خوک خانگی مرد است فراخ دل، لکن پلید و بدفعل باشد و بی دین و بی دیانت است. اگر بیند که خوکان را در جایگاهی نگاه داشت و رها نمی کرد که پراکنده شوند، دلیل است مال بسیار از حرام جمع کند. ابراهیم کرمانی گوید: مخالطت کردن با خوک دنیا را نیکو است و دین را بد است و دیدن بچه خوک درخواب غم است و خوردن شیر وی در خواب مصیبت و اندوه است، از جهت مال به قدر آن چه خورده بود. اگر بیند که گوشت خوک می خورد، دلیل که مال حرام خورد. اگر
بیند که خوکان را از جائی به جائی می برد، دلیل است احوال دنیای او نیکو شود، لیکن دینش بد گردد. اگر بیند در میان خوکان می گردید، دلیل که خرم گردد، به جهت مالی که او را از ظلم حاصل شود. اگر بیند که در میان خوکان نشسته بود، دلیل است بر دشمن غالب شود و بزرگی یابد. اگر بیند که خوک از پس پشت وی درآمد و از پیش او بیرون شد، دلیل که مرادی پلید و زشت او را حاصل شود. اگر بیند که پوست خوک کسی به وی داد، دلیل که مال حرام یابد. اگر بیند که شبان خوک بود، دلیل است بر گروهی بدفعل بد دیانت مهتر و فرمانروا شود. جابر مغربی گوید: اگر بیند که با خوک صحرائی جنگ می کرد، دلیل است که با مهتری دون و ستمگر او را خصومت افتد. اگر بیند موی خوک یا پوست یا استخوان او داشت، دلیل که بر قدر آن مال حلال یابد.

تعبیر خواب خون آمدن


 محمدبن سیرین گوید: اگر بیند که بی جراحت خون از تن او آمد، دلیل که اگر رشوه ستاننده بود، رشوه ستاند. اگر نه او را زیان رسد. اگر بیند که بر تن وی جراحت ها بود و از آن جراحت ها خون همی رفت، دلیل است او را زیان و غم و اندوه رسد. اگر بیند کسی او را به شمشیر بزد و خون روان شد، دلیل که بر وی زبان خلق دراز گردد و او در آن ثواب است. اگر بیند از جایگاهی که زخم است خون بیرون آمد و جامه و تن او الوده شد، مالی است که به حرام حاصل کند. ابراهیم کرمانی گوید: اگر بیند که خون همی خورد، دلیل است مال حرام خورد یا خون
ناحق کند. اگر اندامی از اندامهای او ببرد، چنانکه آن اندام از وی جدا شد، دلیل است زننده زخم سفر کند. اگر بیند که در تن او سوراخی بود که از آن سوراخ خون روان شد و جامه او را آلوده کرد، دلیل که او را به قدر آن مالی حرام رسد. اگر بیند که خون از زخم و جراحت نیامد و آن جراحت تازه بود، دلیل که درمال او نقصان آید، یا از کسی سخنی سخت شنود و او را در آن ثواب است، زیرا که خون بر گناه باشد که از تن او بیرون آمد. اگر بیند که از قضیش خون بیرون آمد، دلیل است او را فرزندی از شکم مادر بیفتد. اگر که از مقعدش خون بیرون آمد، چنانکه تنش آلوده شد، دلیل است که به قدر آن مالی حرام حاصل کند. اگر بیند که ازبن دندان او خون بیرون آمد، دلیل است از خویشانش به او غم و اندوه رسد. جابر مغربی گوید: اگر بیند که درجائی درخون افتاد، دلیل است به خون ناحق مبتلا شود. اگر بیند که در شهری یا کوچه ای خون همی رفت، دلیل کند بر خون آن موضع خون بسیار ریخته گردد. حضرت دانیال و ابراهیم کرمانی گوید: اگر بیند که خون بسیار از بینی او بیرون آمد و ضعیف نشد، دلیل کند بر یافتن مال حرام، خاصه که جامه او به خون آلوده گردد. اگر بیند که خون اندک فرود آمد و قوت ضعیف شد و جامه آلوده نشد، دلیل است که درویش گردد و مالش را نقصان افتد. اگر بیند که قوت بر تن او آمد، دلیل بر یافتن مال حرام کند.

محمدبن سیرین گوید: خوک درخواب مردی است به قوت و توانگر، لکن دون همت و بی خبر است و خوک خانگی مرد است فراخ دل، لکن پلید و بدفعل باشد و بی دین و بی دیانت است. اگر بیند که خوکان را در جایگاهی نگاه داشت و رها نمی کرد که پراکنده شوند، دلیل است مال بسیار از حرام جمع کند. ابراهیم کرمانی گوید: مخالطت کردن با خوک دنیا را نیکو است و دین را بد است و دیدن بچه خوک درخواب غم است و خوردن شیر وی در خواب مصیبت و اندوه است، از جهت مال به قدر آن چه خورده بود. اگر بیند که گوشت خوک می خورد، دلیل که مال حرام خورد. اگر
بیند که خوکان را از جائی به جائی می برد، دلیل است احوال دنیای او نیکو شود، لیکن دینش بد گردد. اگر بیند در میان خوکان می گردید، دلیل که خرم گردد، به جهت مالی که او را از ظلم حاصل شود. اگر بیند که در میان خوکان نشسته بود، دلیل است بر دشمن غالب شود و بزرگی یابد. اگر بیند که خوک از پس پشت وی درآمد و از پیش او بیرون شد، دلیل که مرادی پلید و زشت او را حاصل شود. اگر بیند که پوست خوک کسی به وی داد، دلیل که مال حرام یابد. اگر بیند که شبان خوک بود، دلیل است بر گروهی بدفعل بد دیانت مهتر و فرمانروا شود. جابر مغربی گوید: اگر بیند که با خوک صحرائی جنگ می کرد، دلیل است که با مهتری دون و ستمگر او را خصومت افتد. اگر بیند موی خوک یا پوست یا استخوان او داشت، دلیل که بر قدر آن مال حلال یابد.

ﻭﻋﺪﻩ ﻟﺒﺎﺱ ﮔﺮﻣﺖ ﻣﺮﺍ ﻭﯾﺮﺍﻥ ﮐﺮﺩ !

پاﺩﺷﺎﻫﯽ ﺩﺭ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﺑﻪ یکی ﺍﺯﻧﮕﻬﺒﺎﻧﺎﻥ ﮔﻔﺖ :
ﺳﺮﺩﺕ ﻧﯿﺴﺖ؟
نگهبان گفت :
ﻋﺎﺩﺕ ﺩﺍﺭﻡ
پادشاه ﮔﻔﺖ:
ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻟﺒﺎﺱ ﮔﺮﻡ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ
ﻭ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩ ...
ﺻﺒﺢ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻧﺪﻛﻪ ﺭﻭﯼ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ:
ﺑﻪ ﺳﺮﻣﺎ ﻋﺎﺩﺕ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺍﻣﺎ
ﻭﻋﺪﻩ ﻟﺒﺎﺱ ﮔﺮﻣﺖ ﻣﺮﺍ ﻭﯾﺮﺍﻥ ﮐﺮﺩ !

ﻫﻨﻮﺯ ﻣﯿﺸــــﻮﺩ ﺭﻭ ﮐﺴـــﯽ ﺣﺴـــﺎﺏ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ

ﺗﻮ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﺎﺵ
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺑﮕﻮﯾﻨﺪ ﺳﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ
ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﮑﺎﺭ ﺍﺳﺖ
ﺯﻭﺩ ﻣﯿﺒﺨﺸﺪ
ﺳﺎﻟﻬﺎﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮ ﮐﺴﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺳﺎﺩﻩ ﻧﯿﺴﺖ ...
ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﮐﺎﻫﮕﻠﯽ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﺟﺮ ﻭ ﺳﻨﮓ ﺁﻣﺪ
ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﯾﻮﺍﻥ ﺷﺪ ﺑﺎﻟﮑﻦ
ﺧﺎﻧﻪ ﺷﺪ ﻻﻧﻪ
ﺩﻝ ﺷﺪ ﮔﻞ
ﻭ ﮐﻢ ﮐﻢ
ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺷﺪ ﺻﺮﻓﺎً ﻣﻮﺟﻮﺩﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻓﻊ ﻧﯿﺎﺯ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ
ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻧﮑﻦ !
ﺗﻮ ﺑﺎﺵ ﻭ ﻧﺸﺎﻥ ﺑﺪﻩ ﺁﺩﻣﯿﺖ ﻫﻨﻮﺯ ﻧﻔﺲ ﻣﯿﮑﺸﺪ
ﻫﻨﻮﺯ ﻣﯿﺸــــﻮﺩ ﺭﻭ ﮐﺴـــﯽ ﺣﺴـــﺎﺏ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﺁﻥ ﻫﻢ ﺍﺯ ﻧﻮﻉ ﻣــﺎﺩﺍﻡ ﺍﻟﻌــﻤﺮ ...
ﻫﻨﻮﺯ ﻫﺴــﺘﻨﺪ ﮐﺴـــﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺸــﻮﺩ ﺑﻪ ﺳﺮﺷـــﺎﻥ ﻗﺴـــﻢ ﺭﺍﺳـﺖ ﺧﻮﺭﺩ ...
ﻫﻨﻮﺯ ﻫﺴﺖ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺩﻝ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﯼ ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻧﺶ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﺩ ﻫﺮ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﮔﺎﻫﯽ ...
ﺍﯾﻦ ﮐﺮﻩ ﯼ ﻟﺠﻦ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻪ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﺩ
ﻻﺍﻗﻞ ﺗﻮ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻧﮑﻦ ...
ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻢ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﻤﺎﻥ

اولین عشق زندگیت پدرته

دختر که باشی
میدونی اولین عشق زندگیت
پدرته

چـرا حـالـت خـوب نیسـت...

لـبـخـنـد زدن خـیـلی راحـتـتـره
تـا ایـنـکـه بـخـای
بـه هـمـه تـوضـیـح بـدی چـرا
حـالـت خـوب نیسـت...

قربان نگاه نگرانت

قربان نگاه نگرانت که همیشه پشت یک نقاب سرد و خشک پنهانش میکنی...
فکر لحظه ای نبودنت نابودم کرد...
بیخیال همه ی دشمنی هایم...
قسمتی از قلبم از آن توست...
همان جایی که خاطرات کودکیم هنوز زنده اند...
بی آن که خبر داشته باشم

زخم ها حافظه دارند

زخم ها
حافظه دارند
که پس از خوب شدن هم
به یاد مى آورند..

اندکی فکر کن ...

قدر لحظات خود را بدانید.
حتی یک ثانیه را با فرض بر این که آنها خودشان از دل شما خبر دارند از دست ندهید؛
زیرا اگر دیگر آنها نباشند،
برای اظهار ندامت خیلی دیر خواهد بود !

"دیروز"
گذشته است؛
و
"آینده"
ممکن است هرگز وجود نداشته باشد.
لحظه "حال" را دریاب
چون تنها فرصتی است که برای رسیدگی و مراقبت از عزیزانت داری.
اندکی فکر کن ...

آهویت راربودم

کفتارنگاه مضحکه آمیزی به شیرکردوگفت:
❥✫❥
سلطان !آهویت راربودم،......آیابازهم میگویی سلطانم!!!!
شیرلبخندی زدوگفت:
آهویی که باکفتاربنشیند....!
داشتنش برای من وخاندان شیرهاننگ است...!

ما به درد هم نمی خوریم

گفتی که ما به درد هم نمی خوریم

اما هرگز نفهمیدی که من ...

تو را برای دردهایم نمی خواستم ...

من به انتظار آمدنش نشستم

وقتی که دیگر نبود
من به بودنش نیازمند شدم
وقتی که دیگر رفت
من به انتظار آمدنش نشستم
وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد
من او را دوست داشتم
وقتی که او تمام کرد
من شروع کردم
وقتی که او تمام شد
من آغاز کردم
چه سخت است تنها متولد شدن
مثل تنها زندگی کردن است
مثل تنها مردن